پاییز سال گذشته بود که طبق روال معمول کار سرشماری نفوس و مسکن در سراسر کشور آغاز شد کاری که هر 5 سال به منظور کسب اطلاعات دقیق از زندگی ایرانیان انجام می شود و طبق نظر مسئولان در برنامه ریزی های کشور مورد توجه قرار می گیرد.

در واقع می توان بر اساس این سرشماری ضعف ها و استعدادهای هر منطقه شناسایی و برای آن برنامه ریزی کرد  مثلا برای منطقه ای که  جمعیتش نسبت به ۵ سال گذشته با محاسبه رشد جمعیت نه تنها افزایش نداشته بلکه با کاهش روبرو بوده باید فکری کرد و علل این کاهش جمعیت را بررسی و در برنامه ریزی ها برای رفع محرومیت های آن منطقه که باعث مهاجرت و کاهش جمعیت شده اقدام اساسی نمود  .

 

جای دوری نمی رویم در سبزوار روستاهای زیادی داریم که مدارس راهنمایی و ابتدایی ان بخاطر مهاجرت اهالی و

کاهش جمعیت تعطیل شده است و بعضا برخی معلمان چند پایه تحصیلی را در آن روستا باهم تدریس می کنند

غیر از روستاها جمعیت شهر سبزوار نیز به شکل دیگری این گفته را صدق می کند. سرشماری نفوس و مسکن

شهرستان سبزوار و شهر سبزوار در سال ۸۵ و ۹۰ گواه این موضوع است در سال ۸۵ جمعیت شهر سبزوار ۳

هزار نفر از جمعیت شهری نیشابور بیشتر بود اما این روند در سالهای ۸۵ تا ۹۰ افت پیدا کرد و باعث فاصله

جمعیتی شد به طوری که جمعیت سبزواردر سال نود  ۲۳۱ هزار نفر و شهر نیشابور ۲۳۹ هزار نفر شد  با

مقایسه ای ساده می توان فهمید که جمعیت سبزوار بواسطه مهاجرت جوانان برای اشتغال به شهرهای بزرگ و

حتی مجاور باعث شده سبزوار طبق سرشماری نفوس و مسکن سال ۹۰ سومین شهر پرجمعیت استان بعد از

مشهد و نیشابور باشد هرچند که مدیران شهری با علم به این موضوع در سخنرانی های خود در جمع مدیران کل

و مسئولان کشوری سبزوار را دومین شهر بزرگ استان خطاب می کنند دروغی که با چاشنی شهر بزرگ تجاری

همراه می شود تابیشتر به دل بنشیند اما آیا سرشماری نفوس و مسکن  سال ۹۵ این واقعیت را که ما سومین

شهر بزرگ استان هستیم را تغییر می دهد و ما به رتبه دوم بازخواهیم گشت که این مساله با مشخص شدن

نتایج سرشماری  غیرممکن نمود.طبق سرشماری نفوس و مسکن  سال ۹۵ فاصله جمعیت شهری سبزوار به

۲۴۰هزار نفر رسید و شهر مجاور به حدود ۲۶۰ هزار نفر فاصله ای که هر روز به مدد تلاش و تصمیمات اصولی

مدیران شهری نیشابور بیشتر می شود.

 

دومین شهر پرجمعیت استان که در فاصله سالهای ۸۵ تا کنون از ما سبقت گرفته با رشد صنعتی فزاینده خود در

واقع به قولی به بزرگترین شهر شرق کشور بعد از مشهد تبدیل شده است.شهرک های صنعتی آن رو به رشد

می باشد و صنایع مادر همچون فولاد /نساجی و صنایع غذایی سبب رونق و توسعه این شهر شده اند جالب

اینکه زیر ساخت های این صنایع تا حدی در سبزوار فراهم است و بی توجهی مدیران به این موضوع سبب این

عقب گرد شده است .سالانه هزاران تن شیر تولیدی دامداران سبزوار راهی شهرها و استان های مجاور می

شود و یکی از بزرگترین واحدهای تولید پنیر استان در سبزوار بخاطر کمبود نقدینگی هنوز راه اندازی نشده است .

چندی پیش یکی از نمایندگان سبزوار شهرک صنعتی سبزوار را شبیه قبرستانی دانست که رکود سبب تعطیلی

و بیکاری همان تعداد کم کارگر واحدهای این شهرک شده و نیروی بیکار بیشتری را بر جامعه سبزوار تحمیل می کند.

براستی سرمایه گذاری در شهر ما چقدر است و چرا برای هدایت سرمایه های سرگردان که سر از موسسات و

بانکهای بی پایه درمی اورند فکری نمی شود  تا به سمت صنعت هدایت شوند .در واقع تجربه تلخ سیمان

سبزوار علت بخشی از این بی اعتمادی است فراز و فرود سهام سیمان سبزوار و کسب سودهای میلیاردی

توسط سوء استفاده گران نه تنها اعتماد مردم به سرمایه گذاری صنعتی را کاهش داد بلکه این صنعت را برای

ادامه راه با مشکلاتی مواجه ساخت.

به واقع برای جذب سرمایه گذار داخلی و خارجی چه برنامه ای در سالهای گذشته توسط مدیران شهری و به

خصوص شورای اسلامی شهر صورت گرفته غیر از اینکه دفتر جذب سرمایه گذاری شهرستان درمحل  خانه

ترشیزی تعطیل و به فرمانداری منتقل شد و جذب سرمایه گذار تنها در حرف باقی ماند حال انکه در برخی شهرهای مجاور شاهد حضور سرمایه گذران ترک / کره ای و جنوب شرق آسیا بودیم.

اگر می خواهیم جوانان مان راهی دیار غربت نشود باید برای آنان کاری کنیم و در برنامه ریزی هایمان از روزمرگی

خارج و برای توسعه سبزوار و سبزواری آستین ها را بالا زنیم.

 

جواد شیرخانی کارشناس ارشد برنامه ریزی شهری