هنوز چند روز از لغو ممنوعیت سفر ایرانیان به امریکا (این یگانه قبله آمال شبه روشنفکران وطنی) نمی گذرد که هنرمندان واکنش شدیدی به این ماجرا داشته اند.

به گزارش بصیر سبزوار،هنوز چند روز از لغو ممنوعیت سفر ایرانیان به امریکا (این یگانه قبله آمال شبه روشنفکران وطنی) نمی گذرد که هنرمندان واکنش شدیدی به این ماجرا داشته اند. آدم ناخودآگاه یاد روشنفکران مفلوک در دهه ۶۰ می افتد. روشنفکرانی که در دهه ۴۰ شمسی در کافه ها می نشستند و از ویت کنگ ها در برابر آمریکا ستایش می کردند ولی چند سال بعد که آمریکا انواع تحریم ها را علیه ایران به کار بست؛ صدایشان در نیامد. جریان عقیم روشنفکری ایران دچار تحول نشده، اگر تا دیروز شاملو بت جریان روشنفکری بود حالا این بت در شمایل اصغر فرهادی ظهور کرده است.

اصغر فرهادی در نامه ای که به زعم دوستانش شجاعانه است، ترامپ را مورد نکوهش قرار داده است. خب این آقای شجاع زمانی که آمریکا انواع تحریم ها را علیه ایران به کار برد؛ کجا بود؟ چرا فریادش را بر سر آمریکا نمی زد؟ جالب تر اینکه او در این نامه ترامپ را در کنار تندروهای وطنی قرار داده است. آقای فرهادی  تندروهای وطنی تا کنون چند جنگ را راه انداخته اند؟ جنگ ویتنام و عراق و افغانستان کار تندروهای وطنی بود یا کشوری که مراسم اسکار در آن برگزار می شود؟

شهید بهشتی گفته بود هر چه فریاد دارید بر سرآمریکا بزنید، اما کیست که نداند که فریاد شما بر سر آمریکا به دلیل لغو روادید و نرفتن به قبله آمالتان است. آقای فرهادی تعریفتان از تندروی چیست؟ آمریکا سرزمینی است که چارلی چاپلین را به اتهامی واهی از فیلمسازی محروم کرد و او به ناچار به انگلستان رفت. شما در ایران این آزادی را داشته اید که ضعیف ترین فیلمتان که انواع هجو و گزند به اعتقادات و فرهنگ ایرانی است را نه تنها به نمایش درآوردید، بلکه به اسکار هم فرستادید.

فروشنده واقعی کیست؟

آقای فرهادی! قهرمان فیلم شما در «فروشنده»، قیصر مفلوک شده است. در این فیلم شما قیصری جدید خلق کرده و او را به سلابه کشیده اید. در فیلم «قیصر» مسعود کیمیایی، مردم با قیصر همذات پنداری می کردند. چرا که در برابر ظلم و دستگاه فاسد ایستادگی می کند و عدالت را به شیوه فردی اجرا. اما در فیلم شما، شخصیت شهاب حسینی که همان قیصر با شمایل جدید و امروزی است، را محکوم کرده اید. قهرمان فیلم شما به دنبال اجرای عدالت است،آن هم از نوع فردی. اما شما جای شاکی و متهم را عوض کرده اید. گویی آن پیر متجاوز در عمل تجاوز حقی داشته و شاکی باید او را ببخشد! شما به عمد نقش متجاوز را در کاراکتر پیرمردی قابل ترحم شکل داده اید تا مردم با متجاوز همذات پنداری کنند. در نهایت هم می بنیم که قیصر با شکل و شمایل جدید مطرود زنش می شود! زنی که مورد تجاوز قرار گرفته و در واقع باید از شوهرش سپاسگذار باشد که متجاوز را به سزای عملش رسانده اما ما با فیلمی غیر واقعی مواجهیم. از همان دست شعارهای شبه روشنفکری که : «می بخشم اما فراموش نمی کنم!»

 

گوری که در آن مرده ای نیست!

جناب فرهادی! چند وقت قبل در چهره یک مصلح اجتماعی از پدیده گورخوابی سخن گفتید. احتمالا به گوشتان این جمله مولا علی نخورده است که کاخی بنا نمی شود مگر این که کوخی ویران شود. کاری نداریم به فیش ها و املاک نجومی که در نامه تان خطاب به رییس جمهور در آن حرفی به میان نیاوردید. شما معلول را بزرگ کرده اید و علت را از یاد برده. بعضی از همین حضرات نبودند که می گفتند زیر چرخ توسعه خواه ناخواه عده ای له می شوند! آیا تاکنون شده است که دوربینتان را از جنگل های شمال و تهران به سیستان ببرید؟ سیستان پیشکش چرا به فکر فیلمی راجع به گورخواب ها نیافتاده اید؟ لابد کمپانی های قطری بودجه این فیلم را برایتان تعریف نمی کنند.

تندروهای وطنی!

چشم بستن به حقیقت و به یاوه سخن گفتن عملی بسیار آسان است. در مرقومه تان، در کنار ترامپ و تندروهای آمریکایی از تندروهای ایرانی نام بردید. انگار ما ایرانی ها دچار فراموشی تاریخی شده ایم! ۲۸ مرداد و کودتا علیه مصدق کار تندروهای وطنی بود؟ حمایت از رژیم سرکوبگر شاه در برابر آزادی خواهان، کار که بود؟ آیا تندروهای وطنی هواپیمای مسافربری ایران را بر روی خلیج فارس مورد هدف قرار دادند؟ شاید هم از نظر شما دفاع از مملکت تندروی است! حالا بماند که در منظومه فکری روشنفکران دفاع جایی ندارد و هر وقت با حمله ای مواجه شده اند به سوراخ های خود خزیده اند. تندروی واقعی کیست؟ تندرو همان کشوریست که با دلارهای نفتی اش، سالهاست تروریستهای بد مثل داعش و تروریستهای خوب مثل جبهه النصره را حمایت می کند! همان کشوری که تهیه کننده فیلم اخیرتان بوده است.

سینمای ضدمردمی

جریان روشنفکری قطعاً همیشه از مردم ایران عقب تر بوده است. زمانی که مردم ایران نان برای خوردن نداشتند؛ حضرات روشنفکر ژست ملکه ماری آنتوانت را به خود می گرفتند که خب اگر نان نیست، نان شیرینی بخورند! تمام فیلم های این چند ساله را ببینید، سعادت آباد این حضرات روشنفکر خیانت است و دروغ! انگار که مسائل مبتلابه حضرات، مسائل مردم عادی است. سینمای امروز ایران به هیچ وجه مردمی نیست. چون به جای اینکه درد مردم را به تصویر بکشد، درد زندگی زناشویی عده ای مریض را به خورد مردم می دهد و مروج فساد و تباهی هست. فیلمفارسی از بین نرفته است، هنوز هم مسائل رختخوابی و اتاق خواب در فیلم ها رواج دارد؛ آن چه که هیچ وقت در این سینما مطرح نشده درد اصلی مردم است. با وجود این سینما، جای تعجب نیست که آقای فرهادی بدل به نماد روشنفکری در سینما شود و حرفهایش را شجاعانه و عالمانه بپندارند!

 

محمود شم آبادی