هر گونه کم کاری، کوتاهی و یا پرداختن به غیر از میراث فرهنگی و گردشگری کفران این نعمت است و خدا کفران نعمت را بی پاسخ نمیگذارد. اقای سلیمانی باید بداند که به خاطر همین اعتماد عمومی، انتظارها از او خیلی بالا رفته است.
“بالاخره کار به کاردان سپرده شد.” این نخستین جمله ای بود که پس از انتشار خبر انتصاب آقای سلیمانی بعنوان رئیس اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری سبزوار دهن به دهن گشت و همه تکرار کردند. به عبارتی باید گفت آقای سلیمانی همه چیز را باید از صفر آغاز کند چون ما در واقع انگار چیزی به نام “میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری” نداشتیم. اداره ای که بود و نبودش فرقی نداشته باشد انگار که نیست. اگر از کارهای روزمره و چهار تا نامه ای که هر روز اداره میراث فرهنگی این ور و آن ور میکرد بگذریم، واقعاً میراث فرهنگی ما در این سالها چه کرده است؟ به هر حال گذشتهها گذشته؛ به آینده بنگریم که قرار است آقای سلیمانی آن را بسازد. اما او چکار باید بکند و چگونه میخواهد میراث فرهنگی و گردشگری سبزوار را بسازد؟
۱- اول از همه باید از فرماندار، شهردار و شورای شهر به خاطر حسن انتخابشان تشکر کرد. ان شاء الله این روند خوب ادامه داشته باشد و همیشه و در همه جا کارها به کاردانها و کارشناسها داده شود.
۲- میراث فرهنگی سبزوار قبل از هر چیز باید یک سیاست گذاری و برنامه ریزی مدونی برای آیندهاش داشته باشد؛ نقشه راهی که بداند کجا هست و به کجا باید برسد. میراث فرهنگی بدون این نقشه راه حیران و سرگردان خواهد بود و بعد از چند ماه مانند گذشته گرفتار روزمرگیها خواهد شد. اگر میراث فرهنگی برنامه مدون و افق دیدی نداشته باشد با چه کنم، چه کنم دورهاش سپری خواهد شد. در این برنامه و نقشه باید دقیقاً مشخص باشد که هدفها چیست و چگونه میخواهیم به این هدفها برسیم. همچنین باید مشخص باشد که در حوزههای مختلف حفظ و مرمت آثار، معرفی شهرستان، گردشگری، صنایع دستی و غیره چه باید بکنیم. مثلاً اگر الان تنها ۱۰ هزار گردشگر به سبزوار میآیند بعد از پنج سال این میزان چقدر باید بشود. آقای سلیمانی اولین کارش باید تهیه و تدوین دقیق این برنامه و نقشه راه باشد.
۳- وضع آثار تاریخی و باستانی سبزوار آنقدر وخیم است که از مرز هشدار هم گذشته است. وضع خراب آثار را همه دیدهایم و می دانیم از مسجد جامع گرفته تا مسجد پامنار، از تخریب آتشکده آذر برزین گرفته تا وضع مدرسه فخریه، از خانههای تاریخی گرفته تا کاروانسراها و دیگر آثار شهرستان. میراث فرهنگی در دوره جدید حتماً باید فکری جدی برای حفظ و نگهداری و مرمت این آثار بکند و گر نه همینها هم از بین خواهند رفت.
۴- هفته گذشته در خبرها خواندیم که محوطه تاریخی بندیان درگز در فهرست موقت یونسکو قرار گرفت؛ این یعنی آن که محوطه بندیان برای ثبت نهایی در فهرست یونکسو قرار گرفته است و باید پرونده اش تکمیل شود. این بدان معناست که شهر کوچک درگز هم دارد جهانی میشود. اما ما برای “تپه سبزواریها” هیچ کاری نکردهایم. میراث فرهنگی باید کاوش، معرفی و تکمیل پرونده این تپه برای ثبت در یونسکو به صورت جدی در دستور کار خود قرار دهد. باید این گنجینه را از زیر خاک درآوریم و جهانیاش کنیم.
۵- آقای سلیمانی هفته پیش در مصاحبه ای گفته بود: ” به اعتقاد بنده برای برون رفت از مشکلات اقتصادی راهی به جزء سرمایه گذاری در بخش میراث و گردشگری نداریم. باید تمام مسائل صنعتی، کشاورزی و دامداری را از مدخلی به نام توریسم، اکوتوریسم و گردشگری تعریف کرد جاذبههای گردشگری و فرهنگی سبزوار به حدی است که میتوان با یک برنامه ریزی دقیق برای پیشبرد اقتصاد شهر از راه گردشگری ورود پیدا کرد اما متاسفانه بی برنامگی و عدم مدیریت صحیح باعث مغفول شدن این حوزه شده است.”
اینها اهداف و بزرگ و بلندی هستند اما دور از دسترس نیستند. اداره میراث فرهنگی برای تحقق این اهداف بلند خیلی باید کار کند. برای تحقق این اهداف، میراث فرهنگی باید بتواند بخش خصوصی را پای کار بیاورد. اعتبارات دولتی هیچ است و برای مرمت کامل یک اثر هم کافی نیست، تنها راه فعال کردن بخش خصوصی است. میراث فرهنگی آنقدر باید کار کند تا بخش خصوصی به جای این که پولش را در بانکها و مؤسسات اعتباری بگذارد در حوزه گردشگری سرمایه گذاری کند. بخش خصوصی اگر مزیتی نبیند عاشق چشم و ابروی میراث فرهنگی نیست که پولش را در این حوزه سرمایه گذاری کند؛ بنابراین جذب او کار ساده ای نیست.
۶- سبزوار از نظر زیر ساختهای گردشگری هم وضع خوب و رو به راهی ندارد؛ میراث فرهنگی باید بتواند با جذب بخش خصوصی و سرمایه گذاری در این حوزه، زیر ساختهای لازم را برای این صنعت فراهم کند. این همان چیزی است که آقای برادران در جلسه معرفی سلیمانی بر آن تاکید کرده بود: ” امروز اقتصاد گردشگری یکی از زیرساختهای توسعه پایدار در هر منطقه است. شهرستان سبزوار دارای ظرفیتهای خوبی در این زمینه است که انتظار ما از مجموعه میراث فرهنگی توجه به این ظرفیتها و تقویت آنهاست.” امیدواریم با همکاری، همفکری و تلاش و پشتکار مدیریت شهری این ظرفیتها به فعلیت برسند و این وعدهها عملی شود.
۷- همچنان که آقای سلیمانی به درستی اشاره کردند غفلتها، کم کاریها و حتی ندانم کاریهای زیادی در سالهای گذشته در زمینه میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری شهرستان داشتهایم. و چه فرصتهای طلایی ای که به خاطر همین غفلتها و کم کاریها از دست ندادهایم که جا ماندن سبزوار از شهرهای نمونه گردشگری کشور یکی از آنهاست. میراث فرهنگی در دوره جدید باید با تلاش و پرکاری مضاعف خود این غفلتها را جبران کند. باید فرصتهای از دست رفته را دوباره زنده کرد. میراث فرهنگی علاوه بر استفاده از فرصتهای ایجاد شده، خودش هم فرصت ساز باشد.
۸- استفاده از ظرفیتهای مردمی از جمله مواردی است که خیلی میتواند به میراث فرهنگی در رسیدن به اهدافش کمک کند. انجمنها، سازمانهای مردم نهاد، خیران، دلسوزان و علاقه مندان از جمله ظرفیتهای مردمی هستند که تا کنون از آنها غفلت کردهایم. میراث فرهنگی باید بتواند این ظرفیتها را فعال و از آنها نهایت استفاده را ببرد.
۹- در تمام این سالها میراث فرهنگی سبزوار غایب همیشگی نمایشگاهها و جشنوارههای معتبر ملی و بین المللی در حوزه میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری بوده است. میراث فرهنگی سبزوار از این به بعد باید حضوری فعال در این نمایشگاهها و جشنوارههای معتبر داشته باشد تا بتواند آثار تاریخی و فرهنگی و آیینها، سنتها و صنایع دستی سبزوار را عرضه کند. حتی صرف حضور شهرستان در این نمایشگاهها و جشنوارههای معتبر خیلی مهم است چون قدرت روحی و فرهنگی آن شهر را میرساند.
۱۰- هم اکنون کسی سبزوار را بعنوان یک شهر تاریخی و گردشگری نمیشناسد، میراث فرهنگی باید بتواند سبزوار را بعنوان یکی از مقصدهای گردشگری در کشور معرفی کند و جا بیندازد. در این زمینه رسانهها بسیار مهم هستند. وقتی میراث فرهنگی سبزوار هنوز یک سایت غنی و آبرومند برای معرفی شهرستان و آثارش ندارد چگونه انتظار داریم که بعنوان شهر گردشگری شناخته شود. میراث فرهنگی در دوره جدید باید همکاری و تعاملش را با رسانهها بویژه رسانههای ملی و کشوری صد چندان کند تا این عقب ماندگیها برطرف شود. در دنیای امروز رسانهها حرف اول را میزنند اگر در این زمینه ضعیف عمل کنیم در زمینههای دیگر هم موفقیت زیادی نخواهیم داشت. تا سبزوار را در رسانههای کشوری معرفی نکنیم کسی هم برای دیدن آن وقت نمیگذارد و نمیآید.
۱۱- سطح کشور پیشکش، سبزوار حتی در میان خود اهالی این شهر هم بعنوان یک شهر تاریخی و گردشگری شناخته نمیشود. بنابراین میراث فرهنگی ابتدا باید دوباره سبزوار به مردم سبزوار و کشور معرفی کند. اگر میخواهیم صنعت گردشگری در سبزوار رونق گیرد و سبزوار یک شهر گردشگر پذیر باشد باید شهر را برای این مهم آماده کنیم. باید ذهنیت مردم را تغییر دهیم. باید در میراث فرهنگی و گردشگری برای مردم فرهنگ سازی کنیم.
۱۲- کم پیش میآید که همه افراد و بخشها درباره شخصی اتفاق نظر داشته باشند. آقای سلیمانی باید این اتفاق نظر و استقبال عمومی را قدر بداند و باید شبانه روز کار کند تا بتواند پاسخ این اعتماد را بدهد. هر گونه کم کاری، کوتاهی و یا پرداختن به غیر از میراث فرهنگی و گردشگری کفران این نعمت است و خدا کفران نعمت را بی پاسخ نمیگذارد. اقای سلیمانی باید بداند که به خاطر همین اعتماد عمومی، انتظارها از او خیلی بالا رفته است. اقای سلیمانی کار بزرگی در پیش دارد و کار بزرگ او این است که باید بتواند سبزوار را در زمینه میراث فرهنگی و گردشگری احیاء و این شهر را به عنوان یکی از مقاصد گردشگری در کشور تبدیل کند.
منبع: سلام سربدار/