ماه رمضان تمام شد و سفرهای تابستانی از این هفته آغاز شده است؛ اما سهم سبزوار از این همه سفر و مسافر چقدر است؟ رئیس اداره میراث فرهنگی و گردشگری سبزوار سال گذشته اعلام کرد حدود ۱۰ هزار نفر از آثار تاریخی سبزوار بازدید کردند، تازه اگر همه این ۱۰ هزار نفر را واقعاً گردشگر […]

ماه رمضان تمام شد و سفرهای تابستانی از این هفته آغاز شده است؛ اما سهم سبزوار از این همه سفر و مسافر چقدر است؟ رئیس اداره میراث فرهنگی و گردشگری سبزوار سال گذشته اعلام کرد حدود ۱۰ هزار نفر از آثار تاریخی سبزوار بازدید کردند، تازه اگر همه این ۱۰ هزار نفر را واقعاً گردشگر بدانیم. سبزوار به خاطر این که در مسیر عبور بیش از ۲۰ میلیون مسافر قرار دارد از این نظر موقعیت کم نظیری دارد. اگر شهری چنین موقعیتی نداشته باشد ابتدا باید کلی هزینه کند که مسافران و گردشگران به طرف آن شهر بیایند، اما سبزوار موقعیتی دارد که مسافران خودشان می‌آیند. با این موقعیت ممتاز آیا باید سهم سبزوار از ۲۰ میلیون نفر فقط ۱۰ هزار نفر باشد؟

 

داشتم فکر می‌کردم اگر سبزوار نه در یک کشور اروپایی بلکه در همین کشور همسایه ما یعنی ترکیه بود که نافشان به بشکه نفت وصل نبود و یا چشم به راه اعتبارات مفت دولتی نبودند چگونه از ظرفیت‌ها و فرصت‌های خودشان استفاده می‌کردند. مدیریت شهری آن اول از همه این ظرفیت‌ها و فرصت‌ها را شناسایی و بر اساس آن‌ها برای پیشرفت شهر سیاستگذاری می‌کرد. و دوم برنامه ریزی منسجم و همه جانبه ای برای به فعلیت رساندن این ظرفیت‌ها و استفاده درست از آن فرصت‌ها تدارک می‌دید. ظرفیت‌های سبزوار زیادی دارد که پرداختن به آن‌ها مجال دیگری می‌طلبد؛‌ هر چند در مطالب قبلی به این ظرفیت‌ها و فرصت‌ها اشاره کردیم. اما یکی از این ظرفیت‌ها صنعت گردشگری است. درباره موقعیت کم نظیر و ظرفیت‌های سبزوار در حوزه گردشگری هم خیلی‌ها گفته و مطلب نوشته‌اند و نیاز به تکرار نیست. اما بر اساس تجربه و سفری که به ترکیه داشتم فقط اشاره ای مختصر به یکی از این فرصت‌ها می‌کنم. اگر سبزوار شهری در ترکیه بود که خیابانی مانند خیابان بیهق داشت، چه طرحی برای گردشگری آن داشت و چگونه از آن استفاده می‌کرد؟

 


حال تصور کنید مسئولان سبزوار یک گروه گردشگر هستند که برای دیدن این شهر به ترکیه سفر کرده‌اند، آن‌ها را کجای این شهر می‌برند و چه جاهایی را نشانشان می‌دهند؟

 



– ابتدا دور میدان ورودی شهر که بسیار زیبا طراحی شده است و نماد زیبایی از آن شهر هم وسطش است، می‌چرخند و وارد شهر می‌شوند.

 
– گروه در موزه شهر با تاریخچه، سابقه و قدمت کهن شهر آشنا می‌شوند.

 
– از مدرسه فخریه که از قدیمی‌ترین مدارس کشور به سبک جدید است بازدید می‌کنند.

 
– از کوی گلستان و کاروانسرای آن که بازار صنایع دستی شهر است بازدید و خرید می‌کنند.

 
– مقصد بعدی بازدید از مسجد جامع و مسجد پامنار قدیمی‌ترین مسجد شهر است.

– کنار مسجد از بازار سنتی شهر هم بازدید می‌کنند و سوغاتی می‌خرند.

 
– بازدید از بافت تاریخی و خانه‌های تاریخی که در مسیر است نیز از جمله برنامه‌های گروه است.

 
– پس از بازدید از موزه مردم شناسی با آداب و رسوم و فرهنگ عامه شهر آشنا می‌شوند. در موزه مردم شناسی همیشه گروه‌هایی در حال اجرای برنامه و آئین‌های سنتی هستند.

 
– نهار را در رستوران سنتی کنار موزه می‌خورند. این رستوران قبلاً کاروان سرای سیاه و دود گرفته و در حال تخریب بوده است که به زیبایی بازسازی کرده‌اند.

– بعد از نهار آن‌ها را به باغ بزرگ و زیبایی می‌برند که مشاهیر و بزرگان شهر را در آن دفن کرده‌اند. در این باغ چند برنامه فرهنگی برای گردشگران اجرا می‌شود و پذیرایی مختصری از مهمانان صورت می‌گیرد.
– برایشان توضیح داده می‌شود که در همین مسیر یک کاروانسرا و یک آب انبار هم بوده که چند سال پیش بخاطر بی توجهی و بی تدبیری تخریب شده است. جای آن کاروانسرا (دور میدان ۲۲ بهمن) را الان مغازه‌هایی که اجناس بدلی و بنجول چینی و وارداتی می‌فروشند، پر کرده‌اند. آب انبار هم که روبروی موزه مردم شناسی بوده که با خاک پر کرده و الان درش بسته است. دیگران آثار فراموش شده‌شان را از زیر خاک درمی آورند و بازسازی می‌کنند اما ما آثار آشکارمان را تخریب و یا زیر خاک می‌کنیم. حیرت آور نیست!
– در انتها هم گروه را بعد از بازدید از مصلای شهر به “تپه باستانی سبزواری” می‌برند. این تپه قدمت زیادی دارد و در کاوش‌ها اشیاء چند هزار ساله از آنجا کشف شده است.
– این گروه و دیگر گردشگران در بوستان زیبای هشت بهشت استراحتی کرده و ادامه مسیر می‌دهند.

 

و اما برخی نکات قابل توجه:

 

۱- روشن است که ما یک موقعیت فرضی را برای شهری با ویژگی سبزوار اما در کشور ترکیه تصویر کردیم و گرنه چنین چیزی در کشور ما و بویژه در شهر ما خیلی دور از ذهن می‌نماید. چون ترکیه ارزش و اهمیت صنعت گردشگری را درک کرده است اما ما درک نکرده‌ایم؛ برای همین درآمد این کشور تنها از طریق گردشگری به اندازه درآمد نفت ماست. وقتی اداره میراث فرهنگی سبزوار هنوز یک پایگاه رسمی و آبرومند برای معرفی سبزوار و آثار تاریخی و گردشگری شهرستان ندارد چطور می‌خواهید خیابان بیهق را به طولانی‌ترین خیابان گردشگری ایران تبدیل کند. واقعاً حیرت آور است که در دنیای ارتباطات که هر بچه ای کوتاه‌ترین زمان می‌تواند پایگاهی برای خود در فضای مجازی داشته باشد، میراث فرهنگی ما بعد این همه سال هنوز یک پایگاه معمولی هم برای معرفی شهرستان ندارد. این یک مثال دم دستی و ساده است و گر نه ما هنوز در خیلی مسائل ابتدایی و پیش پا افتاده مشکل جدی داریم. واقعاً آدم می‌ماند که پس مسئولان محترم چکار می‌کنند؟ به نظرم اگر اداره میراث فرهنگی در چند سال اخیر همه توانش را می‌گذاشت و یک پایگاه خوب و قوی برای معرفی شهر و آثار تاریخی‌اش راه اندازی می‌کرد قطعاً بسیار بیشتر از ۱۰ هزار نفر گردشگر داشتیم.

 

۲- قدم اول آن است که آثار تاریخی و باستانی ای که در مسیر این خیابان قرار دارند احیاء، مرمت شوند و برای بازدید گردشگران آماده شوند. همه وضع اسفناک آثار تاریخی سبزوار را می دانیم و می دانیم که مدرسه فخریه و خانه‌های تاریخی در حال تخریب‌اند. همه می دانیم که مناره مسجد و خانه‌ها را روز روشن خراب می‌کنند و هیچ اتفاق نمی‌افتد. همه وضع مسجد جامع را می دانیم. همه وضع سیاه و دود گرفته کاروانسراهای کنار موزه مردم شناسی را می‌بینیم. همه وضع وخیم کوی گلستان و سرای معمارزاده را می دانیم. با این وضع خودمان هم به بازدید این آثار نمی‌رویم چه برسد به گردشگران.

 

 

۳- قرار نیست بلدوزر بیندازیم و کل خیابان بیهق را تخریب کنیم و از نو بسازیم. اتفاقاً زنده بودن خیابان بیهق به عنوان خیابان گردشگری به این است که همین شکل و شمایلش را حفظ کند و مردم هم حضور داشته باشند و به کار و کسب خود ادامه دهند. تنها دو کار باید بکنیم، اول این که شهرداری و دیگر نهادهای شهری نظارت دقیق بکنند که با ساخت و سازهای بی حساب و کتاب و بی ضابطه بافت تاریخی شهر به هم نریزد. و دوم، طور خیابان بیهق بازسازی، بهسازی و بازپیرایی شود. به طور خلاصه خیابان بیهق باید زیبا سازی و گردشگر پسند شود.

 

۴- نیاز به توضیح نیست که زیباسازی و گردشگر پسند کردن به معنای کارهای صوری و ظاهری مانند رنگ کاری و نقاشی روی در و دیورار نیست. همچنین مدیریت شهری متوجه باشد که بهسازی و زیباسازی خیابان بیهق با زور و تحمیل به مردم نمی‌شود. این کارها اتفاقاً مردم را پس خواهد زد و موجب نارضایتی آن‌ها خواهد شد. مسئولان ابتدا باید گردشگری را برای مردم “مهم” کنند و فرهنگ پذیرش گردشگر را بین مردم جا بیندازند. وقتی برای گردشگری، فرهنگ سازی کردیم آن وقت خود مردم با ذوق و سلیقه خود می‌دانند چگونه مغازه و محل کسب و کار خود را برای گردشگران زیبا کنند.

 
احیا و حمایت از سازمان‌ها و انجمن‌های مردم نهاد در زمینه میراث فرهنگی و گردشگری خیلی می‌تواند کمک کند. میراث فرهنگی ما در این زمینه هم هنوز هیچ کاری نکرده است.

 

۵- روشن است که این مسئله کار یک دستگاه و نهاد نیست بلکه همه نهادهای شهری از میراث فرهنگی گرفته تا شهرداری، شورای شهر، فرمانداری و دیگر دستگاه‌ها باید کمک کنند. خیابان بیهق تنها با تعامل و همکاری و همفکری همه نهادهای شهری به طولانی‌ترین خیابان گردشگری کشور تبدیل خواهد شد.

 

۶- ما هم می دانیم که تبدیل خیابان بیهق به خیابان گردشگری یک فرآیند یکباره و یکی دو ساله نیست اما اگر برنامه ریزی داشته باشیم و جدی باشیم می‌توانیم در دوره زمانی ۵-۶ ساله آن را محقق کنیم. گردشگر خود به خود نمی‌آید. باید او را جذب کرد. برای جذب گردشگر باید کار کنیم، سرمایه گذاری کنیم و زیر ساخت‌های لازم را فراهم کنیم. این زیر ساخت‌ها شامل همه فرایندها از جمله معرفی آثار، فرهنگ سازی بین مردم، مرمت و رسیدگی آثار، مکان‌های اقامتی، تسهیل سفر به شهر و غیره است.

 
برای جذب بخش خصوصی و سرمایه گذاری در بخش گردشگری، اداره میراث فرهنگی باید کارهای زیادی بکند و اقدامات اساسی ای داشته باشد. میراث فرهنگی سبزوار تا حالا برای سرمایه گذاری مردم در حوزه گردشگری چکار کرده است؟

 

۷- اداره میراث فرهنگی باید از این حالت کندی و لختی و فشل بودن در بیاید. باید به روز شود. باید ارتباطاتش را با نهادها و بخش‌های ملی تقویت کند. باید برای معرفی ظرفیت‌ها و جاذبه‌های گردشگری منطقه سبزوار با رسانه‌های کشوری و سراسری تعامل جدی داشته باشد. الان خیلی از طرح‌ها و برنامه‌ها در کشور اجرا می‌شود که اصلاً میراث فرهنگی ما خبردار هم نمی‌شود چه برسد به این که کاری بکند و یا طرحی بدهد. نمونه‌اش غیبت همیشگی میراث فرهنگی سبزوار در جشنواره‌ها و نمایشگاه‌های ملی و بین المللی است. نمونه‌اش جا ماندن سبزوار از شهرهای نمونه گردشگری کشور است. نمونه‌اش عقب افتادن در زمینه روستاهای گردشگری است. اگر خبرها را رصد کنیم عمق فاجعه را می‌فهمیم و می‌فهمیم که سبزوار چقدر بخاطر همین به روز نبودن و فشل بودن میراث فرهنگی از شهرها و مناطق دیگر عقب است. در این زمینه میراث فرهنگی و دیگر نهادهای شهرستان باید شهرداری را الگو خودشان قرار دهند. شهرداری سبزوار در یکی دو سال اخیر ارتباطات و تعاملات خوب و نزدیکی با دستگاه‌های مختلف در سطح کشوری و وزارتخانه‌ها داشته است. در نمایشگاه‌ها و حشنواره های ملی و معتبر حضور فعالی دارد. با مسئولان ملی ارتباطات تنگانگی برقرار کرده است. تعامل نزدیکی هم با نهادهای کشوری دارد. نیاز به تکرار نیست که برقراری این ارتباطات و این تعاملات چقدر در پیشرفت شهرستان، تسهیل کارها و کمک به طرح‌های شهرستان مؤثر است. این ارتباطات و تعاملات خوب ناشی از نگاه کلان و ملی شهردار محترم است. شهرداری سبزوار در نمایشگاه شهرداری‌ها در چند حوزه برگزیده می‌شود، این را مقایسه کنید با وضع میراث فرهنگی سبزوار که غایب همیشگی نمایشگاه‌ها و جشنواره‌های میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری است. هر سال چندین نمایشگاه و جشنواره ملی و بین المللی در این حوزه‌ها برگزار می‌شود و شهرهای مختلف برای معرفی آثار شهرشان سر و دست می‌شکنند اما دریغ از دو متر غرفه که میراث فرهنگی و گردشگری ما در این جشنواره‌ها و نمایشگاه‌ها داشته باشد.

 
دیگر مسئولان شهری هم باید این نگاه کلان و ملی را داشته باشند. مدیران شهری ما باید کمی سرشان را از لاک بیرون بیاورند و ببینند در اطرافشان چه خبر است. متاسفانه مسئولان ما چنان در فضای محدود شهرستان گرفتار شده‌اند که انگار اول و آخر دنیا همان دفتر و اداره کوچک خودشان است.

 

۸- گردشگری از صنعت‌های پردرآمد و در عین حال سالم و زیبای جهان است. اگر اهمیت این مسئله را درک کنیم هر چه در این زمینه کار و سرمایه گذاری کنیم کم است. اگر صنعت گردشگری را بفهمیم و درک کنیم هر چه توان داریم بکار می‌گیریم تا بخشی از ۲۰ میلیون مسافری را که از کنار سبزوار می‌گذرند جذب کنیم. جذب حتی ده درصد این میزان، منطقه سبزوار را زیر و رو خواهد کرد و نیازی به صنایع سنگین که کلی عوارض و آثار مخرب هم دارند، نخواهیم داشت.

۹- حتی می‌شود برای سال‌های بعد که خیابان بیهق به خیابان گردشگری تبدیل شد، به پیاده راه شدن کل این مسیر فکر کرد و یا حتی می‌توان کاری کرد فقط ماشین‌های ویژه گردشگران در آن تردد کنند.

 

۱۰- با توجه به این که بیش از ۱۰ اثر تاریخی در خیابان بیهق وجود دارد،‌ اداره میراث فرهنگی باید هر چه زودتر پرونده این خیابان را بعنوان “طولانی‌ترین خیابان گردشگری ایران” برای ثبت ملی آماده کند.

 

۱۱- شاید این طرح دور از دسترس به نظر برسد اما خیلی چیزها ابتدا دور از دسترس و غیر ممکن به نظر می‌رسند اما بعد دیدیم که عملی شده‌اند. مگر ابتدا که سفر انسان به ماه مطرح شد دور از دسترس نبود و کی باورش می‌شد اما حالا بشر همه سیارات را زیر پا گذاشته است. ساختن خیابان بیهق که از سفر انسان به بشر سخت نیست؛ پس ممکن است، فقط اراده و تلاش و پشتکار می‌خواهد. اگر گفته می‌شود مسئولان محترم خیابان بیهق را بعنوان یک مکان گردشگری از صفر بسازند، شاید می‌گفتند سخت است و در توان ما نیست. اما در خیابان بیهق حدود ۸۰ درصد امکانات و شرایط آماده است فقط باید کمی همت کنند و در حد ۲۰ درصد باقی مانده به آن رسیدگی کنند. برای همین می گویم اگر سبزوار شهری در ترکیه بود که خیابانی با این همه آثار تاریخی داشت؛‌ قطعاً آن را بعنوان طولانی‌ترین خیابان گردشگری جهان معرفی و سالانه چند میلیون گردشگر جذب می‌کردند. این خبر را دقت کنید:

 

“آبادانی یک شهر دیگر ترکیه به لطف ایرانی‌ها

 
پس از آن که ایرانی‌ها با سفرهای متعدد و پرداخت هزینه‌های اضافی سبب آبادانی برخی شهرهای ترکیه بویژه در جنوب این کشور شده‌اند، اکنون مقاصد نوظهور دیگری در ترکیه منتظر آمدن گردشگران ایرانی و آبادانی بیشتر هستند. شهر «ایغدیر» ترکیه در ۵۰ کیلومتری مرز بازرگان ایران یکی از همین مقصدهای ارزان خارجی است که چند سالی می‌شود آژانس‌های زیادی تورهای آن را تبلیغ می‌کنند و موجب شده‌اند این شهر کوچک حاشیه‌ای و مرزی به فهرست مقاصد گردشگری ایرانی‌ها تبدیل شود.” (خبرگزاری ایسنا، چهارشنبه ۲۴ تیر ۹۴)

 

ترکیه با صنعت گردشگری و با پول گردشگران خارجی از جمله ایرانی‌ها یکی یکی شهرهایش را آباد می‌کند اما ما با پول مردم خودمان نمی‌توانیم شهرهای خودمان آباد کنیم، آن هم شهری مانند سبزوار که چنین موقعیت خوبی برای مسافران و گردشگران دارد. چرا این گونه است؟ چون آن‌ها ارزش و اهمیت صنعت گردشگری را درک کرده است اما ما درک نکرده‌ایم. همه این‌ها مواردی که قبلاً در یادداشتی با عنوان “آیا سبزوار فرهنگ و شرایط پذیرش گردشگر را دارد؟” اشاره شد اما کو گوش شنوا؛‌ مثل همیشه فراموش شد. بنابراین اگر تنها ۱۰ هزار نفر از ۲۰ میلیون مسافر برای بازدید سبزوار می‌آیند طبیعی است چون ما کاری برای آمدن و جذب آن‌ها نکرده‌ایم که انتظار داشته باشیم. تازه همه این‌ها درباره تنها یکی از ظرفیت‌های گردشگری شهرستان است و گر نه منطقه سبزوار ظرفیت‌های دیگری نیز در این حوزه دارد.

 

۱۲- در فضای مجازی با یکی از دوستان و دلسوزان سبزوار گفتگو می‌کردیم، می‌گفت: این‌ها را برای کی می‌نویسی؟ این طرح‌ها و پیشنهادات برای مسئولان و کسانی که حتی وظایف قانونی و معمولی حوزه کاری‌شان را هم انجام نمی‌دهند چه فایده ای دارد؟ گفتم: ما همین کار را بلدیم و این کار از ما برمی آید. اگر هر کسی کاری را که می‌تواند و از دستش برمی آید بکند خیلی اتفاق‌ها خواهد افتاد. علاوه بر این ممکن است این طرح هم مانند بسیاری از طرح‌های دیگر از جمله طراحی و ساخت “پردیس جامع فرهنگی بیهقی” و غیره چندین سال بماند و خاک بخورد اما شک نکن که این طرح‌ها برای پیشرفت شهرستان ضروری است. بدون شک در آینده مسئولان و آدم‌های با همت تر و با اراده تری می‌آیند و با تلاش و پشتکار خود این کارهای بزرگ را عملی می‌کنند. کارهای بزرگ، آدم‌های بزرگ می‌خواهد. هم چنان که سبزوار امسال با سبزوار چهار سال پیش خیلی فرق کرده است، این طرح‌ها، نوشته‌ها و تذکرها به مسئولان و دلسوزان بی تأثیر نخواهد بود. بسیاری کارها در همین سه چهار سال گذشته صورت گرفته و خیلی اتفاق‌ها افتاده است که کسی فکرش را هم نمی‌کرد.