دکترای حقوق بین الملل دانشگاه امام صادق (ع) گفت: آمریکا زمانی مذاکرات را پذیرفت که نتوانست با تحریم و تهدید و گروهکهای تروریستی به اهداف خود دست یابد و مذاکرات را بهترین راه برای رسیدن به اهداف خود از جمله از بین بردن صنعت هسته ای ایران دانست.
اسماعیل طهمورثی در گفتگو با خبرنگار سیاسی بصیر سبزوار در خصوص عملکرد دولت یازدهم در سیاست خارجی و مذاکرات هسته ای اظهار داشت: موضوع قابل اهمیت در سیاست خارجی دولت یازدهم، گره زدن اغلب مسایل کشور به مسایل هسته ای است. و در این میان دولت در تلاش است تا به هر طریق ممکن به توافق دست یابد. آنچه از ظاهر عملکرد ایشان مشخص میشود، به طور مطلق تلاش برای رسیدن به یک توافق است؛ خواه بد یا خوب. ضمن آنکه این توافق را نیز سبب امر بزرگتری میدانند و ظاهرا برای آن توافق نیز موضوعیت قایل نیستند. به عبارت دیگر هدف شکستن تابوی ارتباط با آمریکاست. لذا صلح امام حسن یا صلح حدیبیه دارای خصوصیاتی است که هیچیک در ارتباط با موضوع هسته ای یا ارتباط با آمریکا وجود ندارد. قبل از ورود به موضوع صلح امام حسن ذکر این نکته لازم است که ارتباط با دیگر کشورها بر اساس دو فاکتور و معیار انجام میشود: یکی منافع ملی و دیگری مسایل ایدئولوژیک که در ایران بر اساس ارزشهای اسلامی است از جمله ممانعت از سلطه بیگانگان بر مسلمانان و نیز دفاع از مظلوم.
وی با بیان اینکه ارتباط با آمریکا نیز دور از ذهن نیست و ارتباط با یک کشور قدرتمند و صنعتی دارای مزایای بسیاری است به شرطی که بتوان به آن مزایا دست یافت و باید شروطی رعایت شود که تاکنون هیچ یک رعایت نشده است، افزود: از منظر منافع ملی، آمریکا تاکنون به عهدهای امضا شده خود با ایران از جمله عدم دخالت در امور داخلی ایران و نیز بازگرداندن اموال بلوکه شده ایران وفا نکرده است. عقل سلیم معامله با یک بدعهد را نمیپذیرد مگر آنکه به عهد سابق خود وفا کند. لذا اجرای معاهده الجزایر توسط آمریکا باید پیش شرط هرنوع مذاکره میبود که در مسایل هسته ای به آن توجه نشده است.
این کارشناس مسائل بین الملل ادامه داد: در خصوص مسایل ایدئولوژیک نیز آمریکا خود را دشمن ایران دانسته و از هر طریق ممکن علیه ایران اقدام نموده است. حمله به هواپیمای مسافربری ایران در آبهای ساحلی ایران، تحریمهای یک جانبه برای براندازی نظام اسلامی ایران و نیز تلاشهای آنها در فتنه ۸۸ و سخنان مسئولین آمریکایی همگی نشان از حل نشدن مقدمات یک ارتباط سیاسی مناسب بین ایران و آمریکا ست. در صورت حل این دو موضوع و تضمین منافع ملی ایران و حل مسائل ایدئولوژیک!!! رابطه با آمریکا موضوع لاینحلی نیست. اما نباید به خاطر رابطه با آمریکا، ایران منافع خود را به خطر بیندازد یا هر آنچه دارد برای نشان دادن صداقت خود، به طرف آمریکایی هدیه دهد که این، به معنای واقعی کلمه نقض غرض است.
طهمورثی با اشاره به سخنان رییس جمهور کشورمان در خصوص وحدت و همدلی در جهان اسلام و به اهتزاز در آوردن پرچم صلح امام حسن علیه السلام ، عنوان کرد: معاویه دارای دو بال قدرتمند بود که در یک تقسیم کار بین دو برادر یعنی امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام این دو بال شکسته شد و پایه قدرت بنی امیه که به دنبال نابودی اسلام بودند متزلزل گشت. به عبارت دیگر صلح امام حسن مقدمه قیام امام حسین بود و بدون آن، قیام کربلا به هیچ وجه به سرمنزل مقصود نمیرسید. معاویه در ابتدای کار خود توانست خود را با قواعد اسلامی هماهنگ کند و خود را به عنوان یک صحابه اصیل نشان دهد. به گونه ای که او را به عنوان یکی از بهترین امرای اسلامی میشناختند. حال که معاویه در بدنه اسلام نفوذ کرد و توانسب در جایگاه نقل حدیث قرار گیرد، مرحله دوم توطیه معاویه آغاز شد. معاویه در این مرحله با دستگاه تبلیغاتی وسیع، به جعل حدیث و تحریف اسلام پرداخت. یعنی آمیخته شدن حق و باطل یکی از دو بال قدرتمند بنی امیه در زمان معاویه بود. معاویه توانست پایه قدرت خود را مستحکم کند و دارای قدرت حاکمیت و قلمرو نیز شود و این دومین بال قدرمند او بود.
وی با بیان اینکه آنگونه که مشخص است حاکمان از هر نوع، نیازمند مشروعیت زایی برای حکومت خود هستند، تصریح کرد: بدون مشروعیت بخشی، هیچ حاکمی مستقر نخواهد شد و بسیار متزلزل خواهد بود. مشروعیت نیز با ارزش گذاری امکانپذیر است. یعنی با طرح مسایل ایدئولوژیک. معاویه در مشروعیت زایی برای خود بسیار نیرومند عمل کرد و توانست یک اسلام وارونه را به عنوان ایدئولوژی و ارزشهای حاکمیتی خود به مسلمانان معرفی و خود را مشروع جلوه دهد.
این کارشناس حقوق بین الملل با تاکید بر این که ظاهر آن است که امام حسن وظیفه سنگینتر را به عهده گرفت، بیان داشت: این حرکت امام حسن(ع) یعنی از بین بردن سیاست آمیخته کردن حق و باطل توسط معاویه. به دلیل نبود یار و خیانت یاران امام نتوانست در خصوص پایه های قدرت معاویه اقدام عملی انجام دهد. لذا تفکیک حق و باطل و جدا سازی اسلام محمدی از اسلام بنی امیه اصلی ترین اقدام امام حسن بود که بسی اقدامی سخت بود و ترور شخصیتی امام حسن را نیز در پی داشت و این ترور غیر از ترور فیزیکی آن حضرت است. صلح امام حسن در واقع استفاده از یک تاکتیک برای حفظ اساس اسلام و مشروعیت زدایی از بزرگترین منافق تاریخ اسلام است.
طهمورثی با بیان اینکه در عوامل مسبب صلح نیز باید این نکته را ذکر کرد، اعلام کرد: امام در شرایطی قرار داشت که خواص و فرماندهان او توسط دشمن یعنی معاویه تطمیع شدند که اگر نبود خیانت یاران و خواص، دو بال دشمن اسلام یعنی درهم آمیختگی حق و باطل و نیز قدرت سیاسی و نظامی شکسته میشد و نیازی به حادثه کربلا برای حفظ اساس اسلام نبود. اما شد آنچه شد. امام حسن فرمود: “بهخدا اگر یار و همکار داشتم، شب و روز دست از پیکار با معاویه برنمیداشتم.”خواص کمر همت برای قتل یا تسلیم امام امت به دشمن بستند و نامه هایی به دشمن برای نوکری و ارتباط با او به طور پنهانی فرستادند در حالی که هنوز تفکیک حق و باطل انجام نشده است و دشمن دارای ظاهر مشروعیت اسلامی بود و بر صلح و مذاکره تاکید داشت. چرا که نیازمند این صلح بود برای مشروعیت بخشی بیشتر به قدرت خود.
وی ادامه داد: عوام نیز تحت تاثیر تبلیغات و جنگ روانی سپاه دشمن بودند و فریاد زدند: صلح! صلح! . عوام راحت طلب و بی بصیرت عامل دوم صلح بود. عامل سوم نیز که از ابتدا گفته شد دشمنی با رنگ کامل اسلامی ،به علاوه ی یک قدرت سیاسی و نظامی زیاد.
وی با بیان اینکه در آن فضای شبهه، بدون تفکیک حق و باطل، در صورت جنگ با معاویه و شهادت امام، ( به عبارت دیگر وقوع حادثه ای شبیه کربلا) اسلام ناب نابود میشد، اظهار داشت: چرا که در آن فضای شبهه، این امام بود که مخالف اسلام و شورشی علیه اسلام شناخته میشد. تفکیک حق و باطل و افشای چهره منافقانه معاویه اولین گام بود که اگر امام حسین نیز بود باید ابتدا این کار را انجام میداد. به همین دلیل است که میگوییم امامان در هر زمان و مکان واحد، به یک گونه عمل میکنند. صلح امام حسن نه از روی ترس بود که او مرد جنگهای بسیار بود. مفاد صلحنامه امام با معاویه نشان از مشروعیت زدایی از معاویه و مشروعیت بخشی به اهل بیت در نظر عامه مردم است. خلافت به شرط اجرای قران و سنت، خلافت امام حسن یا امام حسین بعد از معاویه و عدم تعیین جانشین توسط معاویه، عدم لعن امام علی و خوبگویی از ایشان بالای منبرها، بنی هاشم اولی از بنی امیه ، مصونیت سیاسی امام و یارانش. همگی از جمله مواردی است که امام به خوبی میدانست که معاویه قادر به انجام آنها نیست و مجبور میشود، چهره واقعی خود را از پشت نقاب بیرون آورد. و این به معنای مشروعیت زدایی از یک مشروعیت جعلی اسلامی یا مشروعیت اسلام جعلی است.این تحلیل نشان از یک نرمش قهرمانانه است که با نثار شخصیت خود، امام حسن توانست قدم اول و اساسی برای حفظ اسلام بردارد. که با نثار شخص امام حسین در کربلا این امر، کامل شد.
طهمورثی خاطر نشان کرد: اینکه آیا توافق و مذاکرات، مصداقی است شبیه صلح امام حسن، به یقین باید گفت خیر. مگر آنکه فرض بگیریم که یک شرط آن یعنی خیانت یاران و خواص واقع شده که مجدد تمام شرایط صلح وجود ندارد.
کارشناس حقوق بین الملل با اشاره به اینکه مردم عوام ایران اسلامی، نشان داده اند که دارای بصیرت بوده و از تحلیل سیاسی روز برخوردارند و خوب و بد خود را تشخیص میدهند، اضافه کرد: آنها عافیت طلب نیستند و در مواقع بسیاری این را نشان داده اند. مردم صلح طلب هستند اما سازشکار نیستند. در جنگ هشت ساله و انتخابات، در فتنه ۸۸ همگی نمونه هایی از بیان جنس و ماهیت مردم ایران است.
وی بیان کرد: در خصوص دشمن نیز فضا، شبهه ناک نیست. دوست و دشمن کاملا مشخص است. مصلحت حفظ اساس اسلام نیز وجودندارد. مصلحت حفظ خون مسلمان که در اولویت دوم از حفظ اساس اسلام است نیز وجود ندارد. چرا که آمریکا و متحدانش در تمامی جنگهای اخیر در منطقه شکست خورده اند و داعش و القاعده را نیز که برای جبران شکست خود ایجاد کرده اند نتوانسته است به اهداف خود برسد و تنها در مناطقی موفق بوده است که برخی اهل سنت با اندیشه وهابیت یا با تطمیع، به مردم مسلمان اهل سنت خیانت کرده اند. مشاهده و بررسی مناطق تحت سلطه داعش و النصره از جمله رقه، موصل و تکریت و دیگر مناطق این موضوع را به وضوح نشان میدهد که مناطق شیعه نشین به دلیل احتمال کمتر خیانت، امکان نفوذ نظامی دشمن وجود ندارد. ایران که به طریق اولی این امکان وجود ندارد. لذا بدنه نظامی پوشالی آمریکا و متحدینش فرسوده تر از آنست که تهدیدات نظامی آن بتواندخطر جدی علیه ایران باشد.
طهمورثی با بیان اینکه آمریکا زمانی مذاکرات را پذیرفت که نتوانست با تحریم و تهدید و گروهکهای تروریستی از جمله ریگی، داعش و القاعده و کروهک منافقین و فتنه ۸۸ به اهداف خود دست یابد و مذاکرات را بهترین راه برای رسیدن به اهداف خود از جمله از بین بردن صنعت هسته ای ایران و تبدیل آن به یک صنعت صوری و نمایشی دانست، افزود: مطرح کردن صلح امام حسن ناشی از یک اندیشه خودباخته در برابر کدخدا ست که ظاهرا قصد دارد خواسته یا ناخواسته ( در وهله اول صحبت از خیانت نیست) ابزاری باشد برای رسیدن کدخدا به اهدافش از طریق مذاکره به گونه ای که نه چرخش هسته ای بچرخد و نه چرخ اقتصاد.
وی در ادامه با اشاره به متن توافق ژنو و اعلامیه خبری لوزان گفت: باید گفت که ایران برگ های برنده خود را به طور کامل خرج کرده است و نقدهای بسیاری را در برابر نسیه آینده به طرف مقابل داده است. اگر این روند ادامه یابد تنها نتیجه یک تواقق خیلی بد است که میتواند مقدمه یک جنگ نظامی علیه ایران نیز باشد مثل قضیه عراق و لیبی. و ظاهرا دولت محترم به دلیل مسایل سیاسی، مطلق توافق را بیشتر میپسندد تا یک توافق خوب.
انتهای پیام/