ماه مبارک رمضان از سال‌های دور تاكنون، در فرهنگ مردم از جایگاهی ممتاز برخوردار بوده و همواره آیین‌های ویژه ای در ارتباط با این ماه، در میان هموطنان به اجرا درآمده است.

آداب و رسوم ماه رمضان یکی از مباحث مهم فرهنگ مردم است که به واسطه قدمت خود، از قداست ویژه ای برخوردار است متأسفانه در زندگی شهری و ماشینی، بسیاری از این سنت‌های زیبا به بوته فراموشی سپرده شده اند و بسیاری دیگر نیز کم رنگ تر شده اند و از آنجا که این رسوم زمینه ساز همبستگی در جامعه به ویژه در میان آحاد ملل مسلمان است، اهمیت فراوانی نیز دارد.

 
محمد عبدا… زاده ثانی کارشناس میراث فرهنگی سبزوار در این باره گفت: شروع ماه مبارک رمضان تا قبل از آمدن تلویزیون به خانه ها در هاله ای از ابهام قرار داشت. لذا مردم روز قبل از ماه رمضان را روزه می گرفتند و این روز را  «یوم الشک» می نامیدند، اگر آن روز ماه رمضان اعلام می شد که روزه شان واجب بود وگرنه جزو روزه های مستحبی محسوب می شد.

 
وی افزود: نیاکان ما در گذشته های نه چندان دور که نه ساعت زنگداری بود و نه تلفنی  از روش های خاصی برای بیدار کردن روزه داران در سحر استفاده می کردند بدین صورت که برای بیدار کردن مردم در ایام سحر فردی به نام «طبال» یا «طبل زن» بدون اینکه مزد و مواجبی از مردم بگیرد به نسبت خیرخواهی به هنگام سحر و یک ساعت مانده به اذان صبح از خواب برمی خاست و به بام خانه می رفت.

 

در ابتدا، کارش را با صلوات بر محمد وآل محمد(ص) و چاووشی و مدح علی بن ابی طالب(ع) شروع و سپس صدای خود را بلند تر می کرد و طبلی را بدست می گرفت و آرام آرام بر طبل می کوبید تا مردم را بیدار کند و یا طبلی بر دوش می انداخت و در کوی و برزن راه می رفت و طبل می زد تا مردم بیدار شوند.  با روشن شدن چراغ ها  که نشانه بیدار شدن روزه داران بود «طبال» دیگر طبل نمی زد.

 
عبدالله زاده ثانی بیان کرد: به هنگام تابستان اکثر مردم بر پشت بام ها می خوابیدند؛ گروهی به صورت «خبر» یعنی هر همسایه که زودتر بیدار می شد همسایه دیگر را بیدار می کرد بعضی ها  هم با صدای خروس بیدار می شدند و اصطلاحا در «خروس خوان» از خواب بر می خاستند.

 
وی ادامه داد: اما طبال با آهنگ خاصی طبل می زد که با این قطعه شعر محلی که خانم «وَخ پلو بِپِز وَخ   پُلوُ بِپِز وَخ کِمِه جوش کو» خوانده می شد برخی طبال ها که دوره گرد بودند نیز با کوبیدن آرام بر طبل مدح حضرت علی بن ابی طالب(ع) می گفتند و مردم را بیدار می کردند.
روزه داران سبزواری در ماه مبارک رمضان غذای اصلی خود را در سحر می خوردند،  زیرا بعد از سحر کار و فعالیت اقتصادی روزمره مردم شروع می شد. در گذشته برخی مردم غذایی به نام «قابلی» می خوردند که از گورس که گیاه کوهی است تهیه می شود بدین صورت که آن را می جوشاندند سپس دم می کردند و می خوردند.

 
وی در مورد اشکنه که یک نوع غذای سنتی و مورد علاقه در بین اهالی سبزوار است اشاره کرد و گفت: در این شهر بیش از ۹۰ نوع اشکنه تهیه می شد که مشهورترین آن ها «اشکنه ی قورمه» می باشد بعضی ها ماست و دوغ و خیاری به همراه کشمش و بادام و گردو تناول می کردند. بعضی ها هم تخم مرغ شیره می خوردند و بعدها که اوضاع مردم بهتر شده بود، برنج همراه «خوشتلی» که همان رشته می باشد با کوکوی سبزی می خوردند.

 
کارشناس میراث فرهنگی سبزوار گفت: مردم بعد از خوردن سحری و اقامه نماز صبح  به تلاوت قرآن کریم می پرداختند و بعد از دعا و نیایش بدون اینکه دوباره بخوابند امور روزمره زندگی خود را شروع می کردند و معمولا تا قبل از ظهر تمام کارهای شان را انجام می دادند و بعد از ظهر به استراحت و ادای فرایض مذهبی از جمله تلاوت قرآن می پرداختند تا بتوانند تا پایان ماه مبارک رمضان قرآن را یک دور بخوانند.

 
عبدالله زاده اضافه کرد: قرآن خوانی بین همسایه ها به نوبت انجام می گرفت و هر شب در یک خانه مراسم برگزار می شد  خانواده ای که سوره «یس» را تلاوت می کرد باید افراد قرآن خوان را افطاری می داد.

 
مردم سبزوار با توجه به تاکید قرآن کریم بر دستگیری از یتیمان به کرامت از ایتام می پرداختند و سفره های افطاری را پهن و از آنها دلجویی می کردند.

 
وی افزود: آداب و رسوم  مردم بخش های تابعه و روستاهای سبزوار نیز شنیدنی است آداب و رسومی که بعضا هنوز پابرجا است. در بخش داورزن خانم ها به هنگام صبح «سفره صلوات» پهن می کردند و در امامزاده روستای مور جمع می شدند، و برای تبرک چندین تسبیح داخل سفره می گذاشتند و چند شمع روشن می کردند و دعا و ذکر می خواندند و سپس قرآن تلاوت می کردند.

 
در بخش ششتمد نیز در مدرسه علمیه خانم ها جمع می شوند و قرآن خوانی دارند این مراسم در دیگر بخش ها مانند روداب و خوشاب با کمی تفاوت به همین طریق برگزار می شود.

 
در شبهای احیاء معمولا هیات های مذهبی افطاری می دهند همچنین  اکثر خانواده ها، کوچکترهای فامیل برای صرف افطار به خانه بزرگترها می روند و با حلیم و شوربا  افطار می کنند.

 
عبدالله زاده گفت: در شب احیاء نوزدهم، بیست ویکم و بیست و سوم پس از نماز و دعای جوشن، قرآن بر سر می گذارند. در قدیم در شب بیست وهفتم ماه رمضان که مصادف با کشته شدن ابن ملجم است مراسم «ملاقه زنی» بود و معمولا پسرها  صورت خود را می پوشاندند و به درب منازل برای گرفتن طعام و آجیل و خوردنی می رفتند و این شب را مردم جشن می گرفتند بعضی ها روی آنها آب می پاشند و بعضی ها خرما می دهند.

 
در روز عید فطر در قدیم رسم بر آن بود که مردم قبل از طلوع آفتاب نماز عید را در محلی به نام «عیدگاه» یا  «مصلی تاریخی» برگزار می کردند و بعد از نماز عید فطر برای تبرک و تیمن بر سر مزار اهل قبور می رفتند و با پخش خرما و حلوا  طلب مغفرت برای مردگان می کردند.

 

منبع: سبزوار نیوز/