استاد محمد تقي شريعتي، مفسر قرآن، درسال ۱۲۸۶ (ه.ش) در روستاي «مزينان» از توابع سبزوار به دنيا آمد. پدرش، شيخ محمود و پدر بزرگش، آخوند ملاقربانعلي، از شاگردان برجسته ملاهادي سبزواري، حکيم و فيلسوف شهير و ممتاز عصر خويش است.

سی و یک فروردین ۱۳۶۶ بزرگمرد عرصه دین و انسانیت از جهان مادی رخت بر بست.

 

خواندن و نوشتن را در مکاتب محلی آموخت و مقدمات صرف و نحو را در مدرسه مزینان و نزد پدر فراگرفت. وی در زندگی نامه خود درباره شدت علاقه اش به تحصیل می نویسد: «پدرم با حسن ظن که به هوش و استعداد من داشت و آینده درخشانی را برایم پیش بینی می کرد آن توانایی مالی را در خود نمی دید که مرا به مشهد بفرستد ولی اصرار و الحاح متوالی و شدید من که گاهی به گریه و زاری می کشید آن مرحوم را راضی کرد و در سن چهارده یا پانزده سالگی با هشتاد ریال خرج سفر حرکت کردم و بعد از ۹روز با گاری مسافری وارد این شهر شدم و به تحصیل پرداختم.

 

خوب به خاطر دارم که نخستین بار که می توانستم برای آینده خود فکر کنم و اولین امید و آرزویی که در مغز کوچکم وارد شد، این بود که مبلغ دینی شوم با ورود به مشهد این آرزو قوت یافت تا به حد عشق رسید.» وی در ادامه می نویسد:« کتب ادبی را با دقت زیاد می آموختم به طوری که هر کتابی را بعد از خواندن، درس می دادم.

 

نوع آقایان طلاب اغلب کتاب های درسی را تا آخر به درس نمی روند و بعضی کتب را به کلی نمی خوانند ولی من جمیع آنها را از ابتدا تا انتها می خواندم و هیچ کتابی را هم ترک نمی کردم حتی وسواس در من پیدا شده بود که برای حصول اطمینان دوبار درس می گرفتم و از جمله حاشیه ملاعبدا… و قسمتی از مغنی و مطول را دوبار و هرکدام را نزد دو استاد خوانده ام و این امر عادی شد که به کتب غیرادبی نیز سرایت کرد چنانچه مکاسب را خدمت مرحوم آقای حاج میرزا حسن ارتضاء رحمه ا… علیه و بعد از اول تا آخر تمام مکاسب را در محضر حضرت آیت ا… فقیه سبزواری آموختم.»

 

استاد محمد تقی شریعتی در مشهد از درس ملاهاشم قزوینی، ادیب بزرگ، ادیب ثانی، کاظم دامغانی و میرزا احمد مدرس بهره برد.

 

وی از سال ۱۳۰۹ علاوه بر شرکت در درس خارج حوزه در مدارس ملی شرافت، ابن یمین، فردوسی و دانشسرای مقدماتی به تدریس ادبیات عربی و دروس دینی پرداخت. او درباره این مرحله از زندگی اش می نویسد: «باری از آغاز به امر تبلیغ و تعلیم عشق زیادی داشتم و چون در این کشور ستمدیده اوضاع ناگوار پیش آمد که دستگاه روحانیت برچیده و تبلیغ و تدریس معارف دین تعطیل و مجامع مذهبی ممنوع شد و از طرفی از حیث معاش بعد از فوت پدرم در مضیقه عجیب افتاده بودم و ضمنا باید اعتراف کنم که ارتزاق از طریق مشاغل دینی را هم از همان ابتدا نمی پسندیدم و نوکری دولت را حتی الامکان نمی خواستم بپذیرم، روی همه این جهات با حقوق بسیار بسیار ناچیزی ساعات درسی در مدارس ملی قبول کردم تا هم قوت لایموتی به دست آورم و هم به مقدار اندکی وسیله ترویج و تبلیغ داشته باشم.»

 

وی از سال ۱۳۲۰ جلسات تفسیر قرآن را در خانه خود یا دوستانش برگزار می کرد و در سال ۱۳۲۳ کانون نشر حقایق اسلامی راتاسیس کرد. انگیزه تاسیس کانون نشر حقایق اسلامی بازمی گردد به شرایط ویژه ای که جنگ جهانی دوم برای ایران به وجود آورده بود در شهریور ۱۳۲۰ ورود ارتش سرخ به بسط و نفوذ تفکر ماتریالیستی منجر شد و فعالیت های فرهنگیشوروی چه در انجمن «وکس» که بسیاری از دانش آموزان و دانشجویان را به خود جذب کرده بود و چه در حزب توده که مدعی پیرو تفکر مارکسیسم – لنینیسم است، موج جدیدی از تفکر ماتریالیستی را در ایران خاصه شمال شرق ایران و خراسان به راه انداخت. این تفکر با ایدئولوژی جدید بسیار مورد توجه جوانان، تحصیل کردگان، مردم محروم و ستمدیده قرار گرفت، در این زمان، استاد شریعتی با آشنایی به شرایط فکری حاکم بر مشهد موج جدیدی از تفکر اسلامی به راه انداخت تا به کمک آن به مقابله جدی با دو اندیشه رایج یعنی از یک سو تحجر و از سوی دیگر طرفداران تفکر ماتریالیستی برآید. به این شکل بود که جناح نوگرای دینی در خراسان به رهبری وی تشکیل و روز به روز بر منزلتش افزوده شد. تشکیل مجالس مذهبی توسط وی، تفسیر قرآن و نهج البلاغه برای اولین بار در مشهد، تشکیل جلسات مناظره پس از هر سخنرانی، تغییر فرم در برگزاری مراسم تاسوعا و عاشورا و … از نمونه مواردی بود که به آن پرداخته می شد.

 

استاد شریعتی در سال ۱۳۳۱ همراه با دکتر صدیق، حاجی عابدزاده از نامزدهای جمعیت های موتلف اسلامی مشهد برای شرکت در مجلس هفدهم بود. این انتخابات دو مرحله ای بود و در دور اول استاد شریعتی از افرادی بود که رای آورد اما انتخابات مشهد در پی اعمال نفوذ دربار در دور دوم باطل اعلام شد. در همین سال به همت آیت ا… حاج سید رضا زنجانی، عباس رادنیا، رحیم عطایی، «نهضت مقاومت ملی» تاسیس شد. جلسات کانون، یکی از پایگاه های عمده و مهم نهضت مقاومت ملی در مشهد محسوب می شد. استاد محمد تقی شریعتی در سال ۱۳۳۶ به دلیل همکاری با نهضت مقاومت ملی نزدیک به ۲ماه بازداشت شد و کانون نشر حقایق اسلامی هم تا سال ۱۳۳۹ تعطیل شد. طی سال های ۱۳۳۶ تا ۱۳۳۹ که کانون تعطیل بود، جلسات تفسیر قرآن استاد در منزل آیت ا… العظمی میلانی برگزار می شد. همچنین در همین سال ها به تدریس تفسیر قرآن و نهج البلاغه در دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه فردوسی پرداخت. سال ۱۳۳۹ کانون فعالیت خود را از سر گرفت. استاد محمد تقی شریعتی در سال ۴۱ از خدمت در آموزش و پرورش خراسان بازنشسته شد و پس از آن در ماه های رمضان سال های ۱۳۴۴ و ۱۳۴۵ در مسجد هدایت تفسیر قرآن می گفت. وی بین سال های ۱۳۴۳ تا ۱۳۵۱ در حسینیه ارشاد سخنرانی می کرد. وی در سال ۵۱ دستگیر شد و یک سال ونیم در زندان قزل قلعه حبس بود تا در ۲۸ مرداد ۱۳۵۲ از زندان رهایی یافت و از این به بعد به دلیل کهولت سن کمتر در امور سیاسی شرکت می کرد تا این که عاقبت پس از یک عمر مجاهدت در ۳۱ فروردین سال ۱۳۶۶ دار فانی را وداع گفت و در حرم مطهر امام رضا(ع) دفن شد. تلاش های مجاهدانه و دلسوزی های استاد محمد تقی شریعتی برای ارشاد و آگاه کردن نسل جوان به حدی گسترده و موثر بود که به «سقراط خراسان» شهرت یافته بود.

 

سال شمار زندگی استاد محمد تقی شریعتی مزینانی:

 

۱۲۸۶ شمسی:تولد در مزینان،از دهستانهای بزرگ بخش داورزن شهرستان سبزوار.

 

۱۲۸۶-۱۳۰۶:تحصیل علوم مقدماتی نزد پدرشان مرحوم شیخ محمود شریعتی مزینانی.

 

۱۳۰۶-۱۳۰۷:ورود به مشهد برای ادامه تحصیلات دینی در حوزه علمیه مشهد.

 

۱۳۰۹-۱۳۱۳:تدریس در دبستان ملی شرافت،تکمیل تحصیلات رسمی حوزه تا سطح(مطول،شرح لمعه و قوانین)در محضر اساتیدی چون:مرحوم آقا شیخ هاشم قزوینی،ادیب بزرگ،ادیب ثانی،کاظم دامغانی،حاج مبرزا محمد مدرس.

 
۱۳۱۲:تولد فرزندش دکتر علی شریعتی مزینانی و خروج از لباس روحانیت.

 

۱۳۱۴-۱۳۲۰:تدریس در دبستان ابن یمین،نظامت و کفالت آن دبیرستان (روزانه و شبانه) آشنایی با دانش های جدید،ترجمه کتب از عربی به فارسی.

 

۱۳۲۰(پس از شهریور): تدریس ادبیات فارسی،عربی،شرعیات،در دبیرستانهای شاهرضا و فردوسی و دانشسرای مقدماتی.

 

۱۳۲۰(نیمه دوم): آغاز جلسات تفسیر قرآن به صورت سیار در منازل،مبارزه علمی و مناظره با توده ای ها،انتشار کتاب درسی«اصول عقاید و اخلاق شریعتی».

 

۱۳۲۳:تاسیس کانون «نشر حقایق اسلامی» واقع در چهار باغ مشهد و تمرکز جلسات سیار در آن محل.

۱۳۲۶(اسفند ماه):انتشار«کارنامه کانون نشر حقایق اسلامی»نشریه یکم.

 

۱۳۲۷:سخنرانی های هفتگی درباره«فایده و لزوم دین» در رادیو مشهد،که بعدا با همین نام منتشر شد.

 
۱۳۳۰:همکاری با «جمعیت های موتلفه اسلامی» در جهت کوشش برای انتخاب وکلای حقیقی و شایسته برای دوره هفدهم مجلس شورای ملی.

 

۱۳۳۱:استاد شریعتی به همراه دکتر صدیق،شیخ محمود حلبی،حاجی عابدزاده،از کاندیداهای جمعیتهای موتلفه اسلامی مشهد مقدس برای شرکت در مجلس هفدهم هستند.در دور اول استاد رای می آورد،اما انتخابات مشهد به دلیل اعمال نفوذ دربار در دور دوم باطل اعلام میشود.

 
تشکیل سازمان مقاومت ملی(جمعیتهای موتلفه اسلامی،حزب ایران،کلوپ مصدق،طرفداران جبهه ملی و حزب زحمتکشان) در اعتراض به دولت قوام و برکناری دکتر مصدق و اعلان تعطیلی عمومی به حمایت از دکتر مصدق.

 

۱۳۳۲: سازماندهی میتینگی در حمایت از دکتر مصدق در ایوان مقصر در مسجد گوهر شاد.در این سخنرانی استاد شریعتی با اشاره به واقعه جنگ خندق و ابتکار سلمان فارسی، آنرا به نهضت ملی نفت و دکتر مصدق تشبیه مینماید.در پایان این میتینگ، قطعنامه ای صادر میشود که طی آن خیابان فوزیه به سی تیر تغییر نام میدهد.

 
* به دنبال پیشنهاد مصدق مبنی بر انحلال مجلس هفدهم،کانون نشر حقایق اسلامی و دیگر جمعیتهای مذهبی رفراندمی در مشهد برگزار میکنند و طی آن از تصمیم مصدق حمایت میکنند.

 

* در پی درگیری ها و بالاگرفتن اختلافات میان آیت ا… کاشانی و دکتر مصدق، کانون نشر حقایق اسلامی حمایت خود را از دکتر مصدق اعلام می نماید.

 

* تاسیس «نهضت مقاومت ملی» به همت آیت ا… حاج سیدرضا زنجانی،عباس رادنیا،رحیم عطایی و… که کانون نشر حقایق اسلامی یکی از کمیته های ایالتی این نهضت بود.جلسات کانون،یکی از پایگاههای عمده و مهم نهضت مقاومت ملی در مشهد محسوب می شد.

 

۱۳۳۳:برگزاری مراسم سالگرد ۳۰ تیر با هدایت کمیته ایالتی خراسان- نهضت مقاومت ملی.اعلام تعطیلی و اعتصاب عمومی و پخش اعلامیه در شهر و آتش زدن در کنسولگری انگلیس در مشهد.

 

۱۳۳۶:دستگیری و بازداشت به دلیل همکاری با «نهضت مقاومت ملی» و در نهایت تعطیل شدن کانون نشر حقایق اسلامی.

 
۱۳۳۷-۱۳۳۹:تشکیل جلسات تفسیر و سخنرانی در منزل آیت ا… سید محمد هادی میلانی(ره).تدریس تفسیر قرآن و نهج البلاغه در دانشکده ادبیات و معارف اسلامی مشهد و موسسه وعظ و تبلیغ تا سال ۱۳۴۰٫

 

۱۳۳۹:بازگشایی کانون و تجدید فعالیتهای تبلیغاتی و فرهنگی آن.

۱۳۳۹-۱۳۴۱:سفر فرزندش «علی» به پاریس برای ادامه تحصیلات عالیه و اخذ دانشنامه دکتری.

۱۳۴۰(۳تیر،عاشورای۱۳۸۱هجری):حرکت دسته ای شکوهمند با ترتیب خاص از کانون به سوی حرم مطهر رضوی(ع) و سخنرانی استاد در روز عاشورا.

 

۱۳۴۱(۲۳ خرداد،عاشورای سال ۱۳۸۲ هجری):حرکت دسته جمعی عده کثیری از مردم به عنوان عزاداری سیدالشهداء(ع) مانند سال قبل و ممانعت از سخنرانی استاد.

 

۱۳۴۱(آبان ماه):بازنشسته شدن از خدمت در آموزش و پرورش خراسان.

 
۱۳۴۲(خرداد،محرم سال ۱۳۸۳ هجری):جلوگیری از برگزاری مراسم سوگواری هر ساله در روز عاشورا و تعطیل شدن کانون از طرف عوامل رژیم.

 
۱۳۴۳(بعد از تعطیل شدن کانون):قبول دعوت حسینیه ارشاد برای سخنرانی در آن موسسه.

 

۱۳۴۳-۱۳۴۴:ایراد سخنرانی و تفسیر قرآن در مسجد هدایت تهران در ماه رمضان به جای آیت ا… طالقانی که در بازداشت بودند.

 

۱۳۴۴-۱۳۴۵:سخنرانی هفتگی به مدت ۲۳ جلسه پیاپی در شبهای جمعه درباره «خلافت و امامت» به استناد قرآن مجید در حسینیه ارشاد.

 

۱۳۴۵(۲۳آذر،۲۳دی):تفسیر قرآن در ماه رمضان ۱۳۸۶ قمری به اصرار آیت ا… طالقانی در مسجد هدایت با حضور ایشان.

 

۱۳۴۶(شهریور):انتشار نخستین چاپ «تفسیر نوین» به مناسبت هزاروچهارصدمین سال بعثت پیامبر گرامی اسلام از سوی «شرکت سهامی انتشار».

 

۱۳۴۶-۱۳۴۷:مراجعت به مشهد،دایر شدن جلسات تفسیر قرآن به صورت سیار در منزل،تحقیق در مورد «وحی و نبوت».

 

۱۳۴۹(تیر ماه):انتشار کتاب«وحی و نبوت در پرتو قرآن» در مشهد.

 
۱۳۵۱(۱۷ آبان،برابر با عید فطر ۱۳۹۲ هجری):آخرین سخنرانی در حسینیه ارشاد و تعطیل شدن حسینیه توسط ساواک.

 

۱۳۵۲-۱۳۵۳:دستگیر شدن و یک سال و اندی زندانی به سبب پنهان زیستی دکتر علی شریعتی.

 

۱۳۵۶:درگذشت مشکوک دکتر علی شریعتی در تاریخ ۲۹خرداد در لندن و آغاز اندوه جانکاه پدر و شکیبایی خداپسندانه.

 

۱۳۵۸(۱۶ فروردین):سخنرانی در حسینیه ارشاد پس از پیروزی انقلاب اسلامی در تاریخ ۱۶ فروردین.

 
۱۳۵۸-۱۳۶۰:ایراد سخنرانی در رادیو به مناسبتهای مختلف.

 
۱۳۶۶:درگذشت استاد محمد تقی شریعتی مزینانی در تاریخ ۳۱ فروردین.

 

منبع: خبرگزاری بسیج